فناوري هايِ ساختمانيِ كاربرد گِل و خشت خام به عنوان مسالح ساختماني در بنٌائي هاي سنٌتي يزد كه به دليل مبنا بودن گِل اصولا" كار بنٌائي را گِلكاري ، و بنٌا را گِلكار ، مي ناميده اند ؛ و احتمالا" هنوز هم به همين عنوان مي نامند ، عبارت اند از :
- چينه گذاري
- كاهگل سازي
- خشت زني ( به لهجه ي محلي : خشت مالي )
- خشت كاري ( خشت كار گذاشتن )
- و فعاليت ها ي ديگري كه داراي اهميت نسبتا" كمتري مي نمايند ؛ مانند پر كردن درز و شكافهاي گوناگون و از آنجمله درز و شكاف هاي موجود بين تير ها و شاخه هائي كه با آنها سقف را مي پوشانند ، كاهگل و اندود كردن پشت بام و ديوارهاي جانبي ساختمان ، مخلوط كردن گل با گلاره نجاري به جاي كاه و آن نيز به منظور استحكام بيشتر ، مخلوط كردن گل با ساير مواد گياهي مثل گياهي وحشي كه در اطراف نجف آباد يزد ( مزرعه آخوند ) وجود داشته است و وجود دارد ، مخلوط كردن گِل با موي بز ، و... نهايتا" مخلوط كردن گل با سفيده تخم مرغ كه اين مورد تا حدودي افسانه سازي مي نمايد .
خاك شناسي
امٌا قبل از هرچيز موضوع شناخت خاك ، شناخت خاك مناسب براي بنٌائي - كاهگلكاري و به خصوص خشت زدن و نظاير آنها مطرح است ؛ به اضافه ي مكان جغرافيائي وجود چنين خاك هائي در نزديكي ساختمان ؛ و امثال آنها كه معمولا" به دوطريق صورت مي گيرد :
- شناخت سطحي و عوامانه يا سنٌتي از خاك
- شناخت علمي از خاك يا خاكشناسي
در كشورهاي پيشرفته صنعتي و معتقد به « علوم جديد - حقيقي » و غير « سنٌتي - توهمي » مؤسسات خاكشناسي با كارشناساني متخصص و مجرب ، خاك ِ منطقه به منطقه ي جغرافيائي متفاوت از نظر خاك را بررسي و كاربردهاي هريك را در حوزه ي آمايش سرزمين تعيين مي كنند (1) ؛ كه از اين لحاظ خاك مناسب براي خشت زدن ، كاهگل كردن ، اندود كردن ، و... نيز شناخته مي شوند؛ حتي انجمن هائي از مشتاقان خدمتگزاري در اين امر در چهارچوب « سمن » ها يا نظاير آن ها تشكيل مي شود كه علاوه بر خاكشناسان ، مصرف كنندگان خاك نيز در آن عضويت مي يابند ؛ چون :
- معماران
- بنٌايان
- كوره داران
- كوزه گران
- صاحبان صنايع سراميك و چيني
- و...
... و به طور كلٌي تمام كساني كه در فعاليت هاي خود با خاك محلي سروكار دارند . امٌا در شهريزد به عنوان « بزرگترين بافت شهري خشتي و گلي جهان » يا چنين مؤسسات و مجامعي وجود نداشته اند (2) و يا اگر وجود داشته اند از متخصصان و مشتاقان حقيقي و ذينفع ترقيخواه تشكيل نشده اند .
(1) در تمام ايران مسئله ي خاك شناسي مطرح است ، و با وجود اين ضرورت مثلا" مشاهده مي كنيم كه يك تحصيلكرده درجه چندم رشته خاك شناسي در حدود نيم قرن قبل از اين خود را نه تنها متخصص عاليرتبه و زبده ي خاكشناسي در سطح جهان معرفي مي كند ؛ حتي به ساير امور مربوطه هم مي پردازد ، و به طوركلٌي در بسياري از امور « موقعيت تبليغاتي » افراد جاي مقام و موقعيت علمي و حقيقي ديگران را مي گيرد و از همان بدو امر و توسط فرصت طلبان غير متخصص و فرصت طلب جلوي ترقي و توسعه لازم و حتي ضروري در بسياري از امور سد مي شود .
(2) گويا طي چند روز ابتدائي دي 1392 جنبش هائي در اين امر صورت گرفته است . نگاه كنيد به :
برگزاري نشست همانديشي حاميان بزرگترين بافت خشتي زنده جهان در يزد
http://www.yazdfarda.com/news/1392/10/81379.html
دكتر هادي نديمي: معامله ما با بافتهاي تاريخي از بنياد، غلط است. نگاه غربي هم نبايد باشد.
http://www.yazdfarda.com/news/1392/10/81378.html