معرفی وبلاگ
پژوهشگر سایت: علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi ، متولد 1324 در محله مصلی عتیق ( خیابان آیت اللهی کنونی ) یزد ، فرزند آقا میرزا جواد آیت اللهی است که به شدٌت به معماری - ساخت بنا و عمران و آبادی علاقه مند بود ؛ و تحت تاثیر پدر از 1345 به مطالعه خانه های قدیمی یزد پرداخت . وی از سال 1356 در فرانسه مطالعات معماری سنٌتی ( مردم شناسی شهرسازی و مسکن ) را ادامه داده ضمنا" در رم و ونیز ایتالیا به تحصیلات غیر رسمی معماری شرقی ، و در بارسلونای اسپانیا به تحصیلات غیررسمی شهرسازی تاریخی اسلامی ، و در پرووانس به تحصیلات عمران شهری در سطوح کارشناسی ازشد و دکتری پرداخت ؛ آنگاه مقالات و رسالاتی متعدد در معماری و شهرسازی ایرانی - اسلامی در دانشگاه پرووانس فرانسه ارائه داد و از سال 1363 در همین زمینه در ایران به مطالعات خود از جمله از 1374 به عنوان پژوهشگر آمایش سرزمین و از 1381 تا 1392 به عنوان مسؤول مطالعات و تحقیقات عمران شهری در سازمان مدیریت و برنامه ریزی ادامه داده است ؛ که گاه به صورت مقاله طی سخنرانی هائی متعدد در مجامع علمی - تخصصی معتبر تهران ارائه شده اند ...
دسته
عليرضا آيت اللهي ( ادبي )
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 60369
تعداد نوشته ها : 37
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
محمد علي گل کار

كفراژ يا پي ريزي در معماري بومي - مردمي شهر يزد - 1

در معماري بومي - مردمي بسياري از مناطق جهان مرحله ي كفراژ ، يا به مسامحه به زبان بومي تر آن پي ريزي وجود نداشته اشت . در برخي از شهرها و روستاها بر حسب كيفيت سطح زير ساخت و وزني كه آن سطح ميبايست از بناي آتي بر خود تحميل مي كرده است، پي ريزي را صورت مي داده اند . در شهر يزد كه به دليل سوزش حرارت آفتاب تابستان و هوا و باد خشك و سوزان زمستان حتي تقريبا" تمام بازارها مسقف مي شده اند ، سقف هاي بدوا" ضربي ، و بعدا" جناغي و گهواره اي ، در اكثريت قريب به اتفاق موارد از خشت خام و بسيار سنگين بوده اند ، نياز به پي ها ، ستون ها ، و گاه حتي اِسپرهاي مستحكم و بنا بر كيفيت مصالح ساختماني آنها ، كه باز در اكثر قريب به اتفاق موارد از خشت و بسيار سنگين بوده اند ، و به قطري بيش از نيم متر تا يك متر ساخته مي شده اند ، و اينهمه سنگيني طاق بر پي ها وستون ها و گاه اسپر ها و و از آنجا بر سطح زير بنا نياز به قدرت تحمل و استحكامي بسيار زياد داشته است ؛ ناچار به پي ريزيي اساسي بوده اند كه اين پي به ندرت از آجر و ساير مصالح ، و تقريبا" هميشه به صورت « چَرس » بوده است .

چرس ريزي

در فعاليت چرس ريزي ، ابتدا نوع زمين يا به اصطلاح خاك مطرح است ؛ و آنگاه توپوگرافي شهر كه آيا محل ساختمان در بلنداي يك تپه است يا در گودي ؟ ، كه در بلندا به دليل گرچه تقريبا" يكدست بودن خاك ، امٌا سست بودن نسبي زمينِ نسبتا" جديدا" تشكيل شده ، عمق محل هاي پي ريزي را بيشتر تا يك متر و يك متر و نيم ، و تقريبا" هميشه تا آنجا كه كاملا" به زمين سفت برسند (1) ، مي گرفته اند ؛ و در زمين هاي واقع در گودي ؛ مثل محله هاي گودال مصلي يا گودال عباس ، به دليل مخلوط و متنوع بودن نسبي خاك و رسيدن به سفتي ( چِلوو ، و.... ) در عمقي كمتر ، معمولا" كمتر از يك متر  و احتمال آبگرفتگي در مواقع باراني ، از عمق حفاري كاسته بر كيفيت چرس مي افزوده اند .

افزايش كيفيت « چرس » يا مسامحتا" « گل - آهك » ، از اينجا ضرورت مي يافته است كه اوٌلا" چنين زمين هائي بيشتر به بخش مرطوب زمين نزديك بوده اند ؛ ثانيا" احتمال آبگرفتگي چنين محل هائي در فصول باراني كم نبوده است و قاعدتا" ميبايست سيمانگونه در برابر نفوذ آب باران كه در كوچه و ميدان جاري مي شده است قدرت مقاومت داشته باشند.

(1) شايد اصطلاح يزدي « هنوز به زمين سفت نرسيده » در باره كساني كه بي محابا يكٌه تازي و تند روي مي كنند از همينجا و به خصوص به زمين سفت رسيدن مقنٌي ها ناشي شده باشد .  


فناوري هايِ ساختمانيِ كاربرد گِل و خشت خام به عنوان مسالح ساختماني در بنٌائي هاي سنٌتي يزد كه به دليل مبنا بودن گِل اصولا" كار بنٌائي را گِلكاري ، و بنٌا را گِلكار ، مي ناميده اند ؛ و احتمالا" هنوز هم به همين عنوان مي نامند ، عبارت اند از :

- چينه گذاري

- كاهگل سازي

- خشت زني ( به لهجه ي محلي : خشت مالي )

- خشت كاري ( خشت كار گذاشتن )

- و فعاليت ها ي ديگري كه داراي اهميت نسبتا" كمتري مي نمايند ؛ مانند پر كردن درز و شكافهاي گوناگون و از آنجمله درز و شكاف هاي موجود بين تير ها و شاخه هائي كه با آنها سقف را مي پوشانند ، كاهگل و اندود كردن پشت بام و ديوارهاي جانبي ساختمان ، مخلوط كردن گل با گلاره نجاري به جاي كاه و آن نيز به منظور استحكام بيشتر ، مخلوط كردن گل با ساير مواد گياهي مثل گياهي وحشي كه در اطراف نجف آباد يزد ( مزرعه آخوند ) وجود داشته است و وجود دارد ، مخلوط كردن گِل با موي بز ، و... نهايتا" مخلوط كردن گل با سفيده تخم مرغ كه اين مورد تا حدودي افسانه سازي مي نمايد .

خاك شناسي

امٌا قبل از هرچيز موضوع شناخت خاك ، شناخت خاك مناسب براي بنٌائي - كاهگلكاري و به خصوص خشت زدن و نظاير آنها مطرح است ؛ به اضافه ي مكان جغرافيائي وجود چنين خاك هائي در نزديكي ساختمان ؛ و امثال آنها كه معمولا" به دوطريق صورت مي گيرد :

- شناخت سطحي و عوامانه  يا سنٌتي از خاك

- شناخت علمي از خاك يا خاكشناسي

در كشورهاي پيشرفته صنعتي و معتقد به « علوم جديد - حقيقي » و غير « سنٌتي - توهمي » مؤسسات خاكشناسي با كارشناساني متخصص و مجرب ، خاك ِ منطقه به منطقه ي جغرافيائي متفاوت از نظر خاك را بررسي و كاربردهاي هريك را در حوزه ي آمايش سرزمين تعيين مي كنند (1) ؛ كه از اين لحاظ خاك مناسب براي خشت زدن ، كاهگل كردن ، اندود كردن ، و... نيز شناخته مي شوند؛ حتي انجمن هائي از مشتاقان خدمتگزاري در اين امر در چهارچوب « سمن » ها يا نظاير آن ها تشكيل مي شود كه علاوه بر خاكشناسان ، مصرف كنندگان خاك نيز در آن عضويت مي يابند ؛ چون :

- معماران

- بنٌايان

- كوره داران

- كوزه گران

- صاحبان صنايع سراميك و چيني 

- و...

... و به طور كلٌي تمام كساني كه در فعاليت هاي خود با خاك محلي سروكار دارند . امٌا در شهريزد به عنوان « بزرگترين بافت شهري خشتي و گلي جهان » يا چنين مؤسسات و مجامعي وجود نداشته اند (2) و يا اگر وجود داشته اند از متخصصان و مشتاقان حقيقي و ذينفع ترقيخواه تشكيل نشده اند .


(1) در تمام ايران مسئله ي خاك شناسي مطرح است ، و با وجود اين ضرورت مثلا" مشاهده مي كنيم كه يك تحصيلكرده درجه چندم رشته خاك شناسي در حدود نيم قرن قبل از اين خود را نه تنها متخصص عاليرتبه و زبده ي خاكشناسي در سطح جهان معرفي مي كند ؛ حتي به ساير امور مربوطه هم مي پردازد ، و به طوركلٌي در بسياري از امور « موقعيت تبليغاتي » افراد جاي مقام و موقعيت علمي و حقيقي ديگران را مي گيرد و از همان بدو امر و توسط فرصت طلبان غير متخصص و فرصت طلب جلوي ترقي و توسعه لازم و حتي ضروري در بسياري از امور سد مي شود .

(2) گويا طي چند روز ابتدائي دي 1392 جنبش هائي در اين امر صورت گرفته است . نگاه كنيد به :

 برگزاري نشست هم‌انديشي حاميان بزرگ‌ترين بافت خشتي زنده جهان در يزد

http://www.yazdfarda.com/news/1392/10/81379.html

دكتر هادي نديمي: معامله ما با بافت‌هاي تاريخي از بنياد، غلط است. نگاه غربي هم نبايد باشد.

http://www.yazdfarda.com/news/1392/10/81378.html


در بررسي شهرهائي تاريخي از ايران ، چون شهر يزد كه « شهر تاريخ جهان » نيز ناميده شده است ، چه از نظر معماري ، چه از نظر شهرسازي ، و چه نهايتا" در شناخت ، « حفظ و توسعه ي بافت شهري » آنهابه عنوان « ميراٍ ث فرهنگي » شايد ده ها سال از بسياري از كشورهاي جهان عقب مانده باشيم ؛ و اين عقب ماندگي نه تنها نسبت به كشورهاي پيشرفته صنعتي ، بلكه نسبت به كشورهائي مجموعا" كمتر توسعه يافته تر از ما ، و چه بسا به اصطلاح عقب مانده ، نظير افغانستان ، نيز هست كه چون وضوحا" نه مستعمره ، بلكه تحت الحمايه كشورهاي پيشرفته هستند ، ميدان مطالعات و تحقيقات معماري و شهرسازي بومي و سنٌتي آنان قرار گرفته از اين نظر از به اصطلاح « خيرِ » « عد و » بهره مند گرديده اند .

تقريبا" تمامي شهرهاي ما كم و بيش از« خشت خام » ، يا در واقع « گِلِ نپخته » ساخته شده اند ؛ گِلي كه با كمترين تغيير ممكن به عنوان  مصالح ساختماني  به كار گرفته شده است . اگر خشت خام را نماينده ي تمام اشكالِ گل نپخته فرض كنيم ، كه تا كنون هميشه چنين فرضي داشته ايم ، در معماري خشت و گل ، خشت خام در برابر خشت پخته يا آجر قرار مي گيرد .

خشت و آجر ، شايد به همراهي سنگ لاشه ، مهم ترين « مصالح ساختماني معماري بومي – مردمي و سنٌتي » ما را تشكيل مي داده اند ؛ و با اين وجود در مكاتب معماري خشت و گل جهان نه تنها جايگاه شايسته خود را نيافته اند ؛ بلكه سهمي بسيار كم تر از حق جهاني خود داشته حتي در اصطلاحات و تعاريف و امثال آنها با اسامي يي محلي مواجه مي شويم كه محل ساخت و ساز خشتي – گِلي آنان اهميتي حتي به يك چندم اهميت معماري خشت خام ، و آجر ، در ايران نداشته اند .

احتمالا" :

به جاي اين كه مطالعه كرده مفاخر معماري و شهرسازي خود را مستند كنيم به شعار دهي ، و گاه حتي پرخاش به رقبا ! ، اكتفا كرده ايم .

به جاي اين كه متوجه رقابت جهاني و در واقع بيروني و بين المللي باشيم به رقابت دروني ، و مثلا" اينكه آيا در حقيقت نارين قلعه ميبد قديمي تر است يا ارگ بم ؟ پرداخته ايم .

... و در چنين به اصطلاح دغدغه هائي هم به جاي مطالعه حقيقي – منطقي و علمي ، به رگ هاي حجت پناه برده سياست و قدرت را اصل قرار داده ايم .   


X