معرفی وبلاگ
پژوهشگر سایت: علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi ، متولد 1324 در محله مصلی عتیق ( خیابان آیت اللهی کنونی ) یزد ، فرزند آقا میرزا جواد آیت اللهی است که به شدٌت به معماری - ساخت بنا و عمران و آبادی علاقه مند بود ؛ و تحت تاثیر پدر از 1345 به مطالعه خانه های قدیمی یزد پرداخت . وی از سال 1356 در فرانسه مطالعات معماری سنٌتی ( مردم شناسی شهرسازی و مسکن ) را ادامه داده ضمنا" در رم و ونیز ایتالیا به تحصیلات غیر رسمی معماری شرقی ، و در بارسلونای اسپانیا به تحصیلات غیررسمی شهرسازی تاریخی اسلامی ، و در پرووانس به تحصیلات عمران شهری در سطوح کارشناسی ازشد و دکتری پرداخت ؛ آنگاه مقالات و رسالاتی متعدد در معماری و شهرسازی ایرانی - اسلامی در دانشگاه پرووانس فرانسه ارائه داد و از سال 1363 در همین زمینه در ایران به مطالعات خود از جمله از 1374 به عنوان پژوهشگر آمایش سرزمین و از 1381 تا 1392 به عنوان مسؤول مطالعات و تحقیقات عمران شهری در سازمان مدیریت و برنامه ریزی ادامه داده است ؛ که گاه به صورت مقاله طی سخنرانی هائی متعدد در مجامع علمی - تخصصی معتبر تهران ارائه شده اند ...
دسته
عليرضا آيت اللهي ( ادبي )
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 60158
تعداد نوشته ها : 37
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
محمد علي گل کار

سكونت فقيران نزديك به بار اندازها - و نقش امنيتي و دفاعي


( ويرايش اول )


در تحليل تحولات فضاي جغرافيائي - انساني هر شهر ، يا هر محله از هر شهر ، ابتدا در پي شناخت نقش آن شهر يا محله  يا به اصطلاح عوامل ايجادي و وجودي آن محل بر مي آيند . بنا به اين تحليل ، محله كنوني امامزاده جعفر ، به غير از بخش هاي شمالي آن كه در شمال شرقي امتداد محله ي حاج يوسف ، و در شمال غربي امتداد محله ميدان شاه طهماسب به شمار مي روند ؛ به دليل نياز مردم به مسكن در فرايند گسترش شهر به جنوب و به سمت محور توسعه بازرگاني « باجوردي - گودال مصلي - دروازه مصلي » و ساير مزاياي احتمالي آن محل بوده اند . امٌا معايب محل نيز اندك و پنهان نبوده اند :

- ميدان لشكر كشي و تهاجمات از بيرون به سوي شهر اصلي ( واقع شده در حصار و محله هاي مجاور و چسبيده به آن 

- همجواري با پايگاه برخي از اشرار ( كه خود را لوطي مي خوانده اند ) در غرب خود

- عدم دسترسي آسان به بازارچه ها د ر تامين نيازهاي روزمرٍه ساكنان

- كراهت زندگي در كنار قبرستان براي نخستين خانه ها

- كراهت ساختمان كردن بر روي قبور ديگران

- عدم مرغوبيت خاك قبرستان براي بنٌائي

- و...

به اين ترتيب توجيه شهر ساختي محله امامزاده جعفر يزدحاكي از دليل ادامه زندگي قشري كمتر مرفه از مردم آن شهر ، گسترش و توسعه آن تا به امروز ، و پس از امروز ؟ ، با توجه به تغيير نقش ( و در پي آن ، تغيير ساختار ) محله مي باشد ؛ و از اينجاست كه شايد بتوان فلسفه آن بخش از محله را كه واقعا" " محله امامزاده جعفر " است در فلسفه ي « سياست دفاعي شهر ، طي جريانات نيمه دوم سال 1390 ، و اوائل دهه 1300 هجري شمسي جستجو كرد :

مهاجمان غارتگر شهر يزد كه غالبا" نيز از سوي فارس ، پشت كوه هاي جنوب اين شهر ، مي آمده اند بيش از ساير بهانه ها خود را مشروطه خواه معرفي مي كرده اند . لوطيان مستقر در غرب اين محله ، و از آنجمله استاد محمد بنٌا ( كه در كشتن سيد رضا لوطي مشاركت داشته است ) نيز غالبا" خود را مشروطه خواه معرفي ، و آنان نيز قصد تصاحب پول و مقام داشته اند ( چنانكه استاد محمد بنٌا در يك يرهه خود را شاه يزد ناميده است ) .

در مقابل اين غارتگران ، لوطيان ، و برخي از عماصر فرصت طلب حكومتي و معدودي از بازاريان ، سه گروه در پي حفظ آرامش و امنيت شهر يزد ، قاعدتا" به اميد انجام و ظيفه حكومت مركزي قاجاري ( تحت پشتيباني روسيه ) بوده اند :

- آيت الله العظمي آقا سيد يحيي موسوي يزدي ، به عنوان حاكم شرع ، مرجع كل مذهبي و رئيس حوزه علميه اصلي شهر كه خود را ملزم به حمايت از جان و مال و ناموس مردم بي گناه مي دانسته اند ؛ و آيت الله العظمي حائري يزدي ، از احفاد امامزاده جعفر ، نيز از ايشان حمايت مي كرده اند . 

- ميرزا فتح الله خان مشير الممالك نائيبي ، غالبا" به عنوان مستوفي ( رئيس ماليه = رئيس اداره دارائي ) يزد و در عين حال قدرتمند ترين ماموران دولتي شهر در آن زمان

- حاكم يزد با ماموريتي رسمي در حفظ امنيت و آباداني شهر ، امٌا ...


سه شنبه 1393/4/31

قبرستان يا پادگان و قرارگاه نظامي ؟


( تحت ويرايش )


در بهار سال 1291 شمسي ، زمان حكومت شهاب الدوله بر يزد ، اشرار فارسي لابد بازهم به مركزيت ناحيه ي ابرقو ، به شهر يزد حمله برده اند (1) ؛ و از جمله محله هاي ميدان شاه و به خصوص باغ صندل ( خانه - باغ هاي نقيب زاده ها - خطيب زاده ها - كلاهدوز ها - درخشاني ها - سيد ابراهيمي ها - و.... تا آخوند ملا عبد الرحيم ) را غارت كرده اند .

در اواخر تابستان 1291 و اوايل پائيز همان سال مسئله منحرف كردن ذهن بزرگترين شرور و غارتگر و مدعي حكومتي ايران بنام ماشاء الله خان كاشي كه گويا قصد حمله به تهران و تصرف حكومت سلطنتي را داشته است ، به سوي شهر همچنان بزرگ و ثروتمند يزد معطوف مي شود . گفته اند ماشاء الله خان چهار صد نفر سوار بسيار ورزيده و هركدام به جاي خود يك مدعي با خود داشته است كه احتمالا" در بين راه نيز اشرار ديگري به وي مي پيوسته اند . جهت دادن اين خيل عظيم اشرار به سوي يزد كه با وعده ضمني حكومت يزد به آنان بوده است حتي سبب فرار برخي از ثروتمندان از شهر يزد به روستاهاي اطراف شده است .

شهاب الدوله ، حاكم يزد ، كه با دريافت خبر رسمي خبر بسيار ترسيده بوده است ، طبق معمول اكثر حكام آن زمان رفع و رجوع مسئله را به ميرزا فتح الله خان مشير الممالك ، مستوفي مشهور و در واقع حاكم واقعي شهر يزد ! ، ارجاع مي دهد و در غياب وي كه در مسافرت بوده است از پسرش ، ميرزا تقي خان مشيري ، مي خواهد كه از اين لشگر وارد به يزد پذيرائي كند . امروز هر باستانشناس و مردم شناس حتي مبتدي ئي حدس مي زند كه اين خيل عظيم با آنهمه اسب و لابد تعدادي الاغ و شتر و... ساير جهازات فقط در منزل مشير و كاروانسرا و لرد جنب آن جاي نمي گرفته اند و حقيقت دارد كه قبرستان امامزاده در نزديكي محل خانه مشير تبديل به جاي نگهداري حيوانات آنان شده است .

متاسفانه اين موضوع كه حرم امامزاده جعفر (ع) تا اوايل سلطنت پهلوي اوٌل در دو سوي جنوبي و غربي و حتي گاه در سمت شمال با نفوذ اشرار فارسي غارتگر به ميدان شاه و از آنجا به قبرستان ، به عنوان دروازه ورودي مهاجمين و حتي مبداء حركت مدافعان يزد به بيرون براي دفاع از شهر قرار مي گرفته است در حوالي سال 1345 مورد تائيد بسياري از معمرين اطراف و اكناف آن محل قرار گرفته است .

قدرت اشرار در اين محله همچنان به قوت خود باقي يوده است ، اشراري كه ديگر استاد محمد بنٌا ي كور و شل شده ( سازنده مناره هاي اميرچقماق ) را قبول نداشته اند ، و در هر حال ناامني اطراف امامزاده جعفر ، حتي براي دفن مردگان جديد ، تا زمستان سال 1293 شمسي ؟ كه زمان به داركشيدن استاد محمد باشد باقي بوده است .  

(1) كيست كه نداند كه جنيش مشروطيت در ايران كه با نيت پاك و صفاي دل مردم ستمديده اين مرز و بوم شروع شده است با جهت دهي هاي بيروني و سوء استفاده از كم سوادي و كم اطلاعي مردم اين كشور به حكومتي خانخاني و تاخت و تاز ايلات و عشاير غارتگر كشور ( تحت لواي مشروطه خواهي ! ) و از بين بردن شهرهاي بزرگ و نهايتا" افول و تا سرحد مستعمره كشانيدن ايران كشيده شده است .


دسته ها : امنيت شهري
يکشنبه 1393/4/29
X