معرفی وبلاگ
پژوهشگر سایت: علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi ، متولد 1324 در محله مصلی عتیق ( خیابان آیت اللهی کنونی ) یزد ، فرزند آقا میرزا جواد آیت اللهی است که به شدٌت به معماری - ساخت بنا و عمران و آبادی علاقه مند بود ؛ و تحت تاثیر پدر از 1345 به مطالعه خانه های قدیمی یزد پرداخت . وی از سال 1356 در فرانسه مطالعات معماری سنٌتی ( مردم شناسی شهرسازی و مسکن ) را ادامه داده ضمنا" در رم و ونیز ایتالیا به تحصیلات غیر رسمی معماری شرقی ، و در بارسلونای اسپانیا به تحصیلات غیررسمی شهرسازی تاریخی اسلامی ، و در پرووانس به تحصیلات عمران شهری در سطوح کارشناسی ازشد و دکتری پرداخت ؛ آنگاه مقالات و رسالاتی متعدد در معماری و شهرسازی ایرانی - اسلامی در دانشگاه پرووانس فرانسه ارائه داد و از سال 1363 در همین زمینه در ایران به مطالعات خود از جمله از 1374 به عنوان پژوهشگر آمایش سرزمین و از 1381 تا 1392 به عنوان مسؤول مطالعات و تحقیقات عمران شهری در سازمان مدیریت و برنامه ریزی ادامه داده است ؛ که گاه به صورت مقاله طی سخنرانی هائی متعدد در مجامع علمی - تخصصی معتبر تهران ارائه شده اند ...
دسته
عليرضا آيت اللهي ( ادبي )
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 60381
تعداد نوشته ها : 37
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
محمد علي گل کار

شفته ي آهك

در معماري مردمي يزد كار با آهك يكي از سخت ترين كارها ، و شايد چه از نظر مهارت و چه از نظر فعاليت ، سخت ترين كار بوده است .

آنچه كه تحت عنوان چرس ريزي درون كانال هاي تعبيه شده به عنوان زيربناي انواع ديوارها و ستون ها ، و محض استحكام زيربنا مي ريخته اند را « شفته ي آهك » مي ناميدند .

شفته به معني هر آنچيزي است كه به صورت سفت آن را ساخته باشند ، امٌا برخلاف « گل - آهك » چندان تركيب نشده باشد و ورز داده نباشد .

عمر كاربرد شفته در جهان را تا سه هزار سال تقويم كرده اند .

در پي سازي ابتدا خاك حفاري را كنار محلِ حفر و به موازات آن انباشت مي كردند ، و براي تهيه شفته آهك هردو - سه متر از آن يك به اصطلاح حفره يا تنوره مي ساختند . كلوخه هاي آهك را نيز به نسبت لازم تهيه مي كردند و ترجيحا" كارگري كه از آهك سازي سررشته داشته باشد را به خدمت مي گرفتند . در دهه 1340 در شهر يزد اجرت روزانه ي كارگر ساده بنٌائي ( فعله ) حدود 30 تا 40 ريال بود ؛ امٌا كارگر آهك كار بين يك و نيم تا دوبرابر آن اجرت دريافت مي داشت ؛ و اگر كارگري ساده زير نظر بنٌا به چنين كاري مي پرداخت وي نيز چيزي بنام انعام مي گرفت . مهمترين وسيله آهك سازي يك بشكه و يك چوب بلند بود . كارگر در حالي كه سرو گردن و گاه حتي دست هاي خود را كهنه پيچ كرده بود كه از آب آهك و بخارِ آن آسيبي نبينند كلوخه هارا در بشكه ريخته به نسبت لازم آب به روي آنان مي ريخت تا كلوخه ها به اصطلاح بشكفند و پس از اينكه تقريبا" شكفتند  چوب را درون بشكه دوران مي داد تا هم بقيه آهك بشكفد و هم دوغاب كاملا" مخلوط خاصل شود .

دوغاب را با سطل و به ندرت با دول ( دلو لاستيكي ) به محل تنوره ها منتقل كرده درون هر تنوره مي ريخت و بلافاصله دوغاب را با خاك تا حدودي مخلوط كرده همين كه تقريبا" مخلوط شده مي رفت تا به صورت گل در آيد ( امٌا به صورت شفته بود ) در درون حفره ي تعبيه شده براي پي مي ريخت كه اين عمل را چرس ريزي مي ناميدند . گاهي اشيائي سخت چون قلوه سنك و پاره آجر و امثال آن نيز به شفته اضافه مي كردند تا پي محكم تر باشد .

هرچه خاك محل پي ريزي ، قلوه سنگي ، شني، ريگي و چِلوئي بودآن را براي تركيب با آهك ومستحكم تر شدن زيربنا مناسب تر مي ديدند ، و به استحكام بنا اميد بيشتري مي بستند .

از نظر اقتصادي نيز خاك هائي شني - قلوه سنگي تر آهك كمتري مي طلبيدند و زودتر با آب آهك تركيب مي شدند حال آنكه خاك هاي رسي تر آب و آهك بيشتري مي طلبيدند ، ديرتر در آب آهك تحليل مي رفتند و ظاهرا" استحكامشان نيز كمتر مي شد ؛ مجموعا" شفته اي كه از خاكي قلوه سنگي تر و شني تر ساخته شده بود زودتر منجمد مي شد، و برعكس ، شفته ي خاك رسي تر مدتي طول مي كشيد تا منجمد شود و به همين دليل سعي مي شد كه پي ريزي يا چرس ريزي در هواي گرم صورت گيرد تا شيفته ي ريخته شده زودتر منجمد شود و به توان به بناكردن به روي آن پرداخت .  


كفراژ يا پي ريزي در معماري بومي - مردمي شهر يزد - 1

در معماري بومي - مردمي بسياري از مناطق جهان مرحله ي كفراژ ، يا به مسامحه به زبان بومي تر آن پي ريزي وجود نداشته اشت . در برخي از شهرها و روستاها بر حسب كيفيت سطح زير ساخت و وزني كه آن سطح ميبايست از بناي آتي بر خود تحميل مي كرده است، پي ريزي را صورت مي داده اند . در شهر يزد كه به دليل سوزش حرارت آفتاب تابستان و هوا و باد خشك و سوزان زمستان حتي تقريبا" تمام بازارها مسقف مي شده اند ، سقف هاي بدوا" ضربي ، و بعدا" جناغي و گهواره اي ، در اكثريت قريب به اتفاق موارد از خشت خام و بسيار سنگين بوده اند ، نياز به پي ها ، ستون ها ، و گاه حتي اِسپرهاي مستحكم و بنا بر كيفيت مصالح ساختماني آنها ، كه باز در اكثر قريب به اتفاق موارد از خشت و بسيار سنگين بوده اند ، و به قطري بيش از نيم متر تا يك متر ساخته مي شده اند ، و اينهمه سنگيني طاق بر پي ها وستون ها و گاه اسپر ها و و از آنجا بر سطح زير بنا نياز به قدرت تحمل و استحكامي بسيار زياد داشته است ؛ ناچار به پي ريزيي اساسي بوده اند كه اين پي به ندرت از آجر و ساير مصالح ، و تقريبا" هميشه به صورت « چَرس » بوده است .

چرس ريزي

در فعاليت چرس ريزي ، ابتدا نوع زمين يا به اصطلاح خاك مطرح است ؛ و آنگاه توپوگرافي شهر كه آيا محل ساختمان در بلنداي يك تپه است يا در گودي ؟ ، كه در بلندا به دليل گرچه تقريبا" يكدست بودن خاك ، امٌا سست بودن نسبي زمينِ نسبتا" جديدا" تشكيل شده ، عمق محل هاي پي ريزي را بيشتر تا يك متر و يك متر و نيم ، و تقريبا" هميشه تا آنجا كه كاملا" به زمين سفت برسند (1) ، مي گرفته اند ؛ و در زمين هاي واقع در گودي ؛ مثل محله هاي گودال مصلي يا گودال عباس ، به دليل مخلوط و متنوع بودن نسبي خاك و رسيدن به سفتي ( چِلوو ، و.... ) در عمقي كمتر ، معمولا" كمتر از يك متر  و احتمال آبگرفتگي در مواقع باراني ، از عمق حفاري كاسته بر كيفيت چرس مي افزوده اند .

افزايش كيفيت « چرس » يا مسامحتا" « گل - آهك » ، از اينجا ضرورت مي يافته است كه اوٌلا" چنين زمين هائي بيشتر به بخش مرطوب زمين نزديك بوده اند ؛ ثانيا" احتمال آبگرفتگي چنين محل هائي در فصول باراني كم نبوده است و قاعدتا" ميبايست سيمانگونه در برابر نفوذ آب باران كه در كوچه و ميدان جاري مي شده است قدرت مقاومت داشته باشند.

(1) شايد اصطلاح يزدي « هنوز به زمين سفت نرسيده » در باره كساني كه بي محابا يكٌه تازي و تند روي مي كنند از همينجا و به خصوص به زمين سفت رسيدن مقنٌي ها ناشي شده باشد .  


خاك و گلِ پي

نزد پژوهشگر مردم شناسي - معماري - شهرسازي بومي يزد ، اگر عملا" فقط يك نوع خشتِ خام در معماري اين شهر وجود دارد ، لااقل ده دوازده نوع گِل در اين معماري مشاهده شده است ؛ و به اين ملاحظه قاعدتا" مي بايست به جاي « معماري خشت خام » به « معماري خشت و گل » عنوان شود ،يا حتي همچنان كه در عالم معماري جهاني شهره شده است تحت عنوان معماري گل خام  architecture de terre crue  قرار گيرد ؛ كه خواه نا خواه شامل  معماري خشت خام نيز مي شود .  

در واقع ، صرفنظر از اسطوره ها كه بخشي از مطالعات مردم شناسي را تشكيل مي دهند ، انواع گِل مورد مشاهده ي ما در دهه هاي 1340 و 1350 كم تر از ده - دوازده نوع نبوده اند كه ، با توجه به تاريخ سه هزارساله ي اين نوع از معماري ، اگر اين اسطوره ها را نيز به آنها اضافه كنيم به تعدادي بسيار بيشتر جلوه گر مي شوند .

كافي است كه مطالعه گر معماري شهريزد در مقابل پي هائي كه بار عظيم پيشطاق بسيار بزرگ و وزين مسجد ملٌا اسماعيل را بر دوش مي كشند متفكرانه ، متخصصانه و مححققانه بايستد ، و به اين تعمق بپردازد كه آيا چنين پي هائي با اين وزن عظيم و فوق العاده وزين بر چه اساسي نهاده شده اند كه حدود دويست سال است مستحكم بر جاي مانده اند و دوام آورده اند ؟ .

جغرافياي شهري

اهميٌت قضيه در آنجا است كه تقريبا" تمام پهنه ي سرزمين بستر شهر يزد از خاكي نسبتا" سست تشكيل شده است كه خود به خود نمي توانسته است و نمي تواند چنين ديوارهاي گرانباري را بر خود تحمل كند ؛ و موضوع خاك يا سطح رمين كه به سهم خود در منطقه به منطقه شهر يزد مي تواند تفاوت هائي نيز داشته باشد ؛ جغرافيا ، و قبل از همه شرايط جغرافيائي اين شهر را ، كه بدوا" بر بلندي ها و به اصطلاح تپه - كتل ها بنا شده بوده است  به حق مطرح مي سازد ؛ و جغرافياي شهري را در مطالعات معماري - شهرسازي شهريزد ، اعم از قديمي ترين محله هاي مسكوني كه در شمال مسجد جامع كبير قرار گرفته اند تا محوطه مناره هاي امير چقماق ، و محوطه ي محله امامزاده جعفر اجتناب ناپذير مي كند. 


گِل خَش كردن

در معماري مردمي يزد تجاربي وجود دارد كه چون به موقع خوديادداشت ، مورد بررسي و تائيد قرار نگرفته اند نمي توان به فعاليت هاي ناشي از آنها « علمي » گفت ؛ امٌا در اكثر قريب به اتفاق موارد ، به خصوص در موارد شناخت ، اصلاح و كاربر خاك در بنائي ، كم و بيش با تجارب جهاني برابري مي كند .

انتخاب خاك مورد استفاده در ساختمان سازي و اصلاح آن به منظور كاربر بهتر برعهده ي معماران و بنٌايان مجرب محلي است كه به موقع خود ، و در ارتباط با هر بخش از ساختمان سازي ذكر خواهد شد . امٌا به طور كلٌي اصلاح خاك در وهله ي اوٌل ، و صرفنظر از سرندكردن ( به يزدي : غربال كردن ) و نخاله گيري ، نه اصلاح درتركيب اصولي مواد جامد خاك ، بلكه اصلاح در ميزان آب و گازهاي آن است كه گازها خود غالبا" تابع ميزان آب هستند و فعل و انفعال خاك و آب از اينجا است كه طي دو عمل مكمل صورت مي گيرد :

گِل خَش كردن

خَش كردن يا ورزدادن مخلوط آب و خاك به منظور به قوام آوردن و افزودن بر استحكام و دوام آن پس از كاربرد در ساختمان ، كه ابتدا با لگد كردن به مقدار كافي و شايد ساعت ها شروع مي شده است . معمولا" چنين كاري ساده ، امٌا نسبتا" سخت و مداوم را به كارگري ، يا كارگراني ،  ساده و غير ماهر امٌا قدرتمند ( در يزد ، در دهه هاي 1340 و 1350 ، كارگران غير ماهر بنٌائي كه اكثر قريب به اتفاق آنان از روستاهاي منطقه به منظور كار به شهر مي آمدند را « فعله » مي ناميدند ) مي سپردند كه اين كارگران غير ماهر و به اصطلاح بيسواد و فقط داراي قدرت بدني با ورماليدن پاچه هاي پيژاماي خود به اين كار مي پرداختند و اصطلاح « پاچه ورماليده » از اينجا ناشي شده است .

خواباندن

خواباندن يا گذاشتن گلِ خش شده به مدتي چند ساعته ، و اكثرا" مدتي دو سه روزه به منظور جذب كامل آب ( و عملا" فعل و انفعالات گازي دروني ) و دو باره و گاه چندباره خش كردن آن ؛ تا به طور كامل ورز بيايد .

در حوالي سال 1340 شمسي گفته مي شد كه برخي از اعيان ثروتمند شهر يزد حتي براي كفراژ ، يا به اصطلاح يزدي و به سبك گِلكاري يزدي ، براي چَرس ريزي و به خصوص خشت زني ، و با كيفيتي بهتر براي ملاط گذاري ، از همين گِل استفاده مي كرده اند .؛ امٌا كاربرد اين گِل در كفراژ ، يا زير بنا سازي ، و به اصطلاح خود يزدي ها « پي گذاري » به تنهائي نبوده است ؛ گاه به آن آهك اضافه مي كرده اند ، در مواردي با كاه مخلوط مي كرده اند ، يكي از افزودني ها به آن ريگ و ديگري گچ بوده است كه در اين مقوله اصلاح تركيب خاك ، در بخش مواد جامد آن ، صورتي حقيقي به خود ميگيرد و از پالايش آن كه تقريبا" در هرحال وجود داشته است فراتر رفته و مي رود .  


دوشنبه 1393/6/24
X