محلٌه ي امامزاده جعفر يزد ؛
مثالي بي نظير در شهرسازي دفاعي ايراني (2)
خندق ( كنده ) و خندقگونه
( ويرايش نخست )
در كتاب هاي تاريخ يزد آمده است كه مقبره امامزاده جعفر (ع) بر بلندي ( احتمالا" يك تپٌه ي بسياركم ارتفاع ) قرار داشته است ؛ وضعيتي كه امروز چندان محسوس نيست ، و عملا" از بين رفته است . امٌا اين كه شهر كويري يزد از ديدگاه جغرافياي شهري تا به چه حدٌ در محلي فراگير تپه ماهورهاي كويري بناشده است وضعيتي است كه هميشه ؛ و تا به اين حد ، از نظر متخصصان آمايش شهري ، شهرسازان ، معماران و مديران امور شهري پنهان نخواهد ماند ؛ و از آنجمله حتي مطالعه اي سطحي نشان خواهد داد كه جنوب ، تا حدودي جنوب شرقي ، و به خصوص جنوب غربي قبرستان امامزاده جعفر (ع) را گودي هائي تشكيل مي داده است كه آنها را « گودال مصلي » مي ناميده اند و در بخش غربي ، بنا به گفته ساكنان محل در دهه 1350 ، به منظور دفاع تا حدودي به تعميق گودي پرداخته اند (1) .
ساير گودي ها هم كه مي توانسته اند ، در زمان دفاع در برابر تهاجم غارتگران سرازير شده از سوي عشاير شمال غربي فارس و ساير مناطق جنوب ناحيه ي يزد ، نقشي دفاعي داشته باشند قابل مطالعه اند ؛ امٌا گودال مصلي كه آثار آن را تا كوچه قلمكاري ، در شرق باغچه شمسي ، ، و غرب چاه صاحب الزمان (عج) در دهه 1340 طبيعتا" به صورتي مكرر مشاهده كرده ايم ، بنا به قرائن و شواهدي كه در طول اين مقوله ارائه خواهيم داد حدود سه - چهار متر بيش از گودي مثلا" سال 1290 شمسي بوده است ؛ و به رواياتي آن نيز عميق تر از گوديي بوده است كه در اثر انباشت گل و لاي حاصل از باران هاي شديد سال 1300 شمسي و به خصوص سيلي كه در هفتم دي 1303 شمسي از سوي دروازه مصلي عتيق به اين سو روان گشته است ، وجود داشته است . در مطالعه ي شهرساختي محله امامزاده جعفر به منظور آمايش آن ، مطالعات جغرافيائي شهري و قبل از همه توپوگرافي محل اجتناب ناپذير مي نمايد .
(1) در حوالي 1334 و 1335 در غرب ساختمان امامزاده جعفر ، بين منزل هاي آقايان صالحي - گلزار - جمالي - و... گوديي وجود داشت كه مي گفتند مردم به دستور مشير الممالك آن را به منظور خندقي دفاعي حفر كرده اند ؛ زباله داني و محل نخاله بنائي و امثال آن شده بود كه باشكايت اهالي شهرداري براي پركردن آن اقدام كرد و همانموقع عميق ترين يخش آن را نسبت به سطح كوچه غربي و حسينيه امامزاده حدود سه متر تشخيص دادند .
محلٌه ي امامزاده جعفر يزد ؛
مثالي بي نظير در شهرسازي دفاعي ايراني (2)
( تحت ويرايش )
امروز نه تنها كساني ،كه خود برخاسته از فرهنگ و تمدني غني و افتخار آميز نيستند آگاهانه ، محقٌدانه و منتقمانه ، يا اكثرا" نا آگانه ، به ميراث افتخار آميز فرهنگي ايران و ايراني وقعي نمي گذارند ، بلكه حتي برخي ازكساني كه با چمداني از مدرك مدعي ، يا لا اقل مآمور حقاظت از ميراث فرهنگي ، هستند نيز يا از متخصصين حقيقي امر نيستند ؛ يا آنطور كه بايد و شايد به اصول اين حفاظت كه مطالعات عميق و به ويژه تاريخي - باستانشناختي و مردم شناختي باشد توجٌه نمي كنند ؛ و به خصوص اساسي ترين موضوع در حفاظت را كه مطالعات ميداني باشد به دانشجويان و مبتديان وا گذار مي كنند . در نتيجه هر آنجا كه تخريب محله هاي قديمي در راه توسعه « ضرورت » مي يابد عملا" تاريخ و لاجرم « مباني فرهنگ جامعه شهري » يا « اصالت و هويت جامعه » ، بي هيچ دليل و برهان موجٌه ، مدفون مي شود ؛ و الگوهاي درخشان معماري و شهرسازي ايراني نابود مي گردد ... تا جائي كه حتي به نقش اصلي يك محلٌه ، در زمان ايجاد آن ، يا توجٌه نمي شود ، يا آنطور كه بايد و شايد مورد توجه قرار نمي گيرد . .
محلٌه دفاعي امامزاده جعفر
غالبا" در مطالعات ميراث معماري و شهرسازي ايران بردرون حصار شهرهاي قديمي ، و بنابر اين شيوه ساخت و ساز بافت شهري تا اواخر قرن 12 هجري شمسي ، كه رابطه بسيار كمتري با فرهنگ و زندگي كنوني مردم دوازده امامي ايران دارد ، متمركز مي شوند؛ و شايد اصل « شهر سازي ايراني » را فقط در آنجا مي بينند ! ؛ حال آنكه در شهرسازي كاربردي ، و ايراني - اسلامي كردن ِ ساخت و سازهاي جديد ، و ريشه يابي فرهنگي ، آنچه مهم تر از همه مي نمايد شهر سازي قرون اخير ، يعني قرون 13 و 14 در ايران اسلامي « دوازده امامي » است كه به دليل نزديكي با زمان حاضر ، كالبد و مبناي زندگي اقتصادي - اجتماعي - فرهنگي كنوني ايران شمرده مي شود؛ و اتفاقا" محلٌه ي اصلي و كوچك امامزاده جعفر يزد حاصل زندگي دو قرن اخير در يزد است .
ثانيا" باستانگرائي بيش از حدٌ ، و پيشداوري در باره ي نقش شهر و شهرسازي يزد در زندگي يزديان ، كه بيشتر در نوعي كلٌي نگري محبوس شده است ، عموما" شهر سازي در يزد را ناشي از عوامل تجاري - صنعتي و مذهبي مي شمارد ، و به ندرت يه نقش بسيار مهمٌ دفاعي ، كه تا حدود سال 1310 شمسي در رونق ساخت و ساز محلٌه ي امامزاده جعفر ، از اولويت هاي اساسي به شمار مي رفته است ، توجٌه مي كند .
يك شهرساز خبره و مطلع در امر حفاظت از بافت قديمي شهري در حوزه ميراث فرهنگي به خوبي به نقش دفاعي شهر ، و ضرورت مطالعات باستانشناختي - مردم شناختي ( به ويژه تاريخ شفاهي ) در اين امر واقف است ؛ از جمله به بررسي :
- خندق يا خندقگونه ها
- تنگي مسير هاي دسترسي
- ديوارهاي حصارگونه
- چوب بست ها
- و....