معرفی وبلاگ
پژوهشگر سایت: علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi ، متولد 1324 در محله مصلی عتیق ( خیابان آیت اللهی کنونی ) یزد ، فرزند آقا میرزا جواد آیت اللهی است که به شدٌت به معماری - ساخت بنا و عمران و آبادی علاقه مند بود ؛ و تحت تاثیر پدر از 1345 به مطالعه خانه های قدیمی یزد پرداخت . وی از سال 1356 در فرانسه مطالعات معماری سنٌتی ( مردم شناسی شهرسازی و مسکن ) را ادامه داده ضمنا" در رم و ونیز ایتالیا به تحصیلات غیر رسمی معماری شرقی ، و در بارسلونای اسپانیا به تحصیلات غیررسمی شهرسازی تاریخی اسلامی ، و در پرووانس به تحصیلات عمران شهری در سطوح کارشناسی ازشد و دکتری پرداخت ؛ آنگاه مقالات و رسالاتی متعدد در معماری و شهرسازی ایرانی - اسلامی در دانشگاه پرووانس فرانسه ارائه داد و از سال 1363 در همین زمینه در ایران به مطالعات خود از جمله از 1374 به عنوان پژوهشگر آمایش سرزمین و از 1381 تا 1392 به عنوان مسؤول مطالعات و تحقیقات عمران شهری در سازمان مدیریت و برنامه ریزی ادامه داده است ؛ که گاه به صورت مقاله طی سخنرانی هائی متعدد در مجامع علمی - تخصصی معتبر تهران ارائه شده اند ...
دسته
عليرضا آيت اللهي ( ادبي )
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 60059
تعداد نوشته ها : 37
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
محمد علي گل کار

خانه تاریخی «مودت» توسط دانشگاه های تهران و یزد مرمت می شود


 خانه مودت

 

چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۲

خانه قاجاری مودت با همکاری انجمن علمی تالار دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد و انجمن علمی مرمت دانشگاه تهران مرمت می شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، هادی رضوی مسئول طرح احیای خانه مودت و عضو انجمن علمی مرمت دانشگاه تهران در این خصوص گفت: طرح مرمت این خانه تاریخی به طور رسمی از ۲ اردیبهشت مصادف با ۱۳رجب آغاز خواهد شد.

وی با بیان اینکه متولی اصلی احیای خانه، انجمن علمی مرمت دانشگاه تهران است، تصریح کرد: برای راه‌اندازی ابتدایی خانه، هزینه‌ای معادل ۵۰ میلیون ریال برآورد شده و تاکنون حدود ۴۵ میلیون ریال از سوی استادان رشته معماری دانشگاه تهران برای احیای و مرمت خانه جمع‌آوری شده است.

مسئول طرح احیای خانه مودت درخصوص اقدامات انجام شده برای احیای این خانه گفت: هزینه‌های احیای خانه تاکنون به صورت خیریه از استادان رشته معماری تامین شده و اغلب دانشجویان دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد کارهای احیا و مرمت خانه را بر عهده دارند و یک تیم فنی و مهندسی نیز برای همکاری دعوت شدند.

رضوی تصریح کرد: اقدامات اولیه برای اصلاح سیستم برق‌کشى در خانه مودت شروع شده و در مرحله اول چراغ‌ها و سیم‌کشی خانه تست شد و برای نورپردازی خانه از آنجا که باید با کمترین دخل و تصرف باشد از امکاناتی استفاده می‌شود که احتیاج به سیم‌کشی نداشته باشد و بسیار کم حجم باشند.

وی گفت: مرمت کامل این خانه احتیاج به دو سال کار فشرده حرفه‌ای مرمت دارد که امیدواریم با تامین منابع مالی به سرانجام برسد.

وی در خصوص تاریخچه این خانه قدیمی در بافت تاریخی یزد عنوان کرد: خانه قاجاری مودت یکی از منحصر به فردترین خانه‌های تاریخی شهر یزد به شمار می رود و با یک و نیم قرن قدمت، در سال ۱۲۸۶قمری ساخته شده و در ۲۷ دی ۱۳۷۷ با شماره ثبت ۲۲۴۹ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

زهرا ساختمانیان


دسته ها :
پنج شنبه 1395/4/10

آقای استاندار یزد : در باره حفظ بافت تاریخی شهر یزد ( شهر تاریخ جهان ) به عنوان میراث فرهنگی مردم ایران و تمام جهان ، و توسعه و استفاده از آن


جانم فدای آنکه دلش با زبان یکی است 


یعضی خبرگزاری ها  23 / 10 / 1393 .


 استاندار یزد گفت: بافت تاریخی یزد تنها با حرف زدن و برگزاری جلسه و بازدید سامان نمی‏‏یابد بلکه باید با یک برنامه هدفمند، منسجم، علمی و کارشناسی شده در این رابطه اقدام کرد .


ما ! .

در حلٌ مسئله ی بافت تاریخی یزد هم عمق مسئله در عدم شایسته سالاری ؛ و این معضل فزاینده است که کار را به دست کاردان نمی سپارند ؛ و عملا" سلیقه و سیاستِ گاه بسیار بعید از کیاست ! و بنابر این طبیعتا" مجادلات و منازعات حاصله ، جای محوریت دانائی ، و توانائی حاصل از آن ، را می گیرد . و الٌا حلٌ این مسئله ، با امکاناتی حتی نسبتا" محدود و منطقی ، بسیار آسان می نماید ؛ و شاید حدٌاکثر بیش از یک یا دوسال هم به طول نیانجامد .

در این مسئله هم ، گویا مثل سایر مسائل شهر یزد ، و شاید بیش از همه ی آنها ، باید بپذیریم که « هرکسی را بهر کاری ساختند » ؛ و توانائی انجام کار به مدرک تحصیلی و قدرت اداری نیست . این پیشفرض که ما سکٌان قدرت را در دست داریم  ، پس « ما می توانیم » ! ، و در همه چیز و نسبت به همه جا و فراتر از همه کس ... توانائی تخصصی داریم برای ما دوستداران بی ریای شهر یزد متاسفانه و به رغم میل باطنی یک « بگذار تا بیفتد » اجتناب نا پذیر شده است .

« قدرت » و « رانت حاصل از سهم خواهی » که از یک در وارد شوند ؛ « دانائی » و « توانائی » شایسته در خدمت به همه ی مردم شریف یزد ، از در دیگر خارج می شوند .... و همین می شود که ...همین ! .

کافی است که کمیسیونی اداری از دوسه نفر از مسؤولان بلندپایه شهر تشکیل شود و با دعوت از چند نفر یا چندگروه مدعیِ حلٌ مسئله به صورتی رسمی گزارش خلاصه ، پیشنهاد ات و برنامه عملیاتی طلب کنند ؛ و آنگاه همانطور که بارها اشاره شده است ، قبل از این که زمان ازدست برود طی کمیته ای علمی - برنامه ای به تصمیمگیری نهائی بپردازند و به این جدال « برده دل و جان من دلبر جانان من که ممکن است تا صبح قیام قیامت ادامه داشته باشد و به جای « ساختن » و توسعه در جهت تخریب حرکت کند خاتمه دهند . 


دسته ها :
يکشنبه 1393/10/28

ویژگی بارز معماری گیلان و مازندران چیست؟

ایسنا .چهارشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۹

اقتباس و تلخیص شما بوم .


به نظردکتر محمدمهدی رئیس سمیعی، عضو هیئت علمی معماری دانشگاه گیلان : ما با حفظ سنت‌ها و هویت معماری خود در منطقه می‌توانیم به جایگاه خوبی برسیم، البته مقصود ، بازگشت به معماری سنتی نیست..

 خانه‌های ما در معماری قدیم از فضاهایی نظیر شاه‌نشین، غلام گردش، کاسه‌خانه، بیرونی و اندرونی برخوردار بوده که متناسب با فضای اجتماعی و فرهنگی همان دوره بوده است، ‌اما اکنون فضا و زندگی ما تغییر کرده است و به این مفهوم نیست که نتوانیم یک تدبیر مناسبی بین خاطرات تاریخی و هویت‌های معماری خود با زندگی نو ایجاد کنیم.

معماران کشورهای پیشرفته نه تنها سنت‌های معماری خود را حفظ می‌کنند بلکه سعی می‌کنند آنها را در تداوم معماری روز بکار گیرند.

 سقف‌های چهار شیبه فقط اختصاص به منطقه گیلان و مازندران ندارد، در کشورهای ژاپن، چین، ترکیه، یونان، ایتالیا، اسپانیا، پرتغال، مراکش، مصر، تونس و سواحل شمالی دریای مدیترانه از چنین سقف‌های شیبدار به خصوص چهار شیبه استفاده شده است. معماران این کشورها سعی می‌کنند با آموختن از معماران سبک سنتی خود به ترویج و تداوم این سبک کمک کنند، به همین دلیل وقتی ما از این مناطق بازدید می‌کنیم در می‌یابیم که فضاهای معماری آنها علاوه بر محیط، با هم نیز بسیار هماهنگ هستند، البته سقف‌های شیبدار هماهنگ و موزون یکی از نمونه‌های بارز معماری آنان است.

مدیر گروه علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد واحد رشت گفت: گیلان یکی از مناطقی است که از نظر اقلیمی نیاز مبرم به وجود چنین سقف‌هایی دارد اما متاسفانه معماران جدید ما به شدت از لحاظ داشتن علم کافی برای طراحی این نوع سقف‌ها در وضعیت نامناسبی به سر می‌برند و به علت اینکه توان طراحی درست و اصولی از این سقف‌ها ندارند، در نتیجه طراحی‌هایی ناموزون انجام می‌دهند که با معماری بومی و سنتی ما هیچگونه هماهنگی ندارند و این نقص بزرگی است که در منطقه ما دیده می‌شود.

... حفظ و توسعه معقول معماری بومی با در نظر گرفتن شرایط امروز جهان و هماهنگی با معماری نو از اهداف مااست .

 لزوما فقط با توجه به چند معماری که از سبک‌های تک یا تکنولوژی‌های پیشرفته استفاده می‌کنند، نمی‌توانیم خود را معمار بدانیم چرا که اینگونه سبک‌ها معمولا با هزینه‌های زیاد و نبود امکانات در ایران مواجه است.

طراح مصلی رشت در پاسخ به این سوال که چگونه می‌توان معماری سنتی و معماری نو را تلفیق کرد،‌ گفت: معماری از نظر کلی یک عامل روبنایی در جامعه محسوب می‌شود که عوامل زیربنایی نظیر اقتصاد، فرهنگ و سیاست در آن تاثیر بسیار دارد، معماران ما هم تحت تاثیر همین روند پیش می‌روند.

وی ادامه داد: عملا سنت‌های ما در زمینه موسیقی، معماری و آداب و رسوم‌های محلی موجود در نقاط مختلف با یکدیگر متفاوت است و همچنین ربطی به اتفاقاتی که طی یک دوره در جامعه رخ می‌دهد، ندارد لذا باید سعی کنیم از این دیدگاه اجتناب کنیم و همواره نیز نمی‌توان بنا به شرایط اقتصادی از امکانات فوق پیشرفته بهره جست.


سه شنبه 1393/7/1

پيرهن خود ز گيا بافتي

خشت زدي روزي از آن يافتي

نظامي گنجوي

ابتدا بايد ديد خشت زن يا به گويش غالب يزدي ها « خشت مال » چه كسي بود . ظاهرا" هركسي مي توانست خشت بزند و غالبا" هم مي زد ؛ امٌا بيشتر اوقات از خشت زنان حرفه اي استفاده مي كردند:

يكي ، خشت زناني كه خاك و آب خشت زني را خود تهيه كرده خشت مي زدند و غالبا" به قيمتي در حدود بيست درصد فزونتر از قيمت تمام شده ي آن در مركز شهر به طالبان مي فروختند ؛ اما چندان خريداري نمي يافتند و تعدادشان در كل خشت زنان يزد به يك دهم نيز نمي رسيد .

ديگري ، خشت زناني كه در محلي كه مي خواست ساختمان سازي شود يا در جوار ساختمان سازي كار مي كردند و به مهارت در خشت زدن مشهور بودند . اينان نيز بيش از ده – پانزده درصد از خشت زنان يزد را تشكيل نمي دادند .

سوٌم كارگر( به گويش 1333 يزد : فعله ) ئي كه به اين كار گمارده مي شد ، زير نظر مستقيم بنٌا كار مي كرد و توسط وي كنترل و راهنمائي مي شد ؛ منتهي اجرت خود را معمولا" برحسب هر هزارخشت تهيه شده دريافت مي كرد .

قالب خشت زني را هم كه به عمق معمولا" 5 سانتيمتر ؟ و طول و عرض هريك 20 يا 23 سانتيمتر ؟ بود همه داشتند و يا به قيمتي بسيار ارزان از چوب تهيه مي كردند .

آنچه كه مهم بود مواد خشت زني بود كه به فرايند آن پيوند مي خورد .

اگر مي خواستند خشت خوبي داشته باشند چهار شرط اصلي داشت :

- خشت زن قوي و با انصاف

خشت زدن ظاهرا" كاري بسيار ساده بود كه از هركسي بر مي آمد ، امٌا نياز به قدرت بدني بالا داشت و انصافي كه در ميزان ماليدن خشت ( ورزدادن در مراحل مختلف ) مي بايست وجود داشته باشد ؛ گل به خوبي انتخاب و ورز داده شود و دست آخر با قدرت زياد در قالب پرس شود . آزمايش اين هردو نيز موقعي بود كه پس از خشك شدن كامل خشت ها بنٌا چند خشت از هربخش خشت هاي هره شده بر مي داشت و آنان را با قدرتي متوشط به هم مي كوبيد كه قاعدتا" نمي بايست مي شكستند ... در يزد كارگراني از چند روستا از جمله از روستاهاي مهريز به خوب خشت زدن شهره بودند .

خاك خوب

- خيس خوردن زياد ، مثلا" تا سه روز ( آنهم با آن آب كمياب و گران در بسياري از محلات يزد )

- نبودن شن درشت ( قلوه سنگ ) در خاك آن كه به نظر بناها از استحكام خشت مي كاست

- افزودن كمي كاه به گل ، اگر چه بازهم برخي معتقد بودند كه كاه گرچه برخلاف قلوه سنگ بر استحكام خشت مي افزايد ؛ اما در مقابل از ميزان عايق بودن خشت در مقابل گرما و سرماي كويري مي كاهد . گاهي به جاي كاه نوعي گياه صحرائي با آن مخلوط مي كردند . افسانه اي هم وجود داشت كه خشت با موي بز محكم تر مي شود ، كه البته نگارنده هيچ خشتي كه در آن موي بز به كار برده باشند را نديده است .

- لگد شدن خاك آغشته به آب ( گل ) در چند روز و هر روز چند مرتبه

- موقع ماليده شدن توسط خشت مال ، گلش به خوبي و قدرت بازو مالش داده شود

- موقع نهادن در قالب با قدرت هرچه بيشتر در آن پرس شود

- هردو روي خشت را با آبمال كردن صاف كنند چنان كه خشت به جاي آنكه يك رو باشد دورو باشد .

- خشت را پس از نيم خشك شدن روي زمين ميبايست عمودي روي زمين قرار داد ( هره كرد ) تا بهتر و زودتر خشك شده باز هم بنا به گويش يزدي « مغز خشك » شود

خانه هاي مشهور يزدي كه از دوره هاي زنديان و قاجاريان ، و برخي از حدود دويست و پنجاه - شصت سال پيش ،هنوز پاي برجا و غالبا" قابل استفاده باقي مانده اند از چنين خشت هائي ساخته شده اند .... حال آنكه ، به تقريب غالب ، بخش هاي ارگ مشهور بم بيش از صد تا صد و پنجاه سال عمر نداشت .


دسته ها : خشت زدن
جمعه 1393/6/28

شفته ي آهك

در معماري مردمي يزد كار با آهك يكي از سخت ترين كارها ، و شايد چه از نظر مهارت و چه از نظر فعاليت ، سخت ترين كار بوده است .

آنچه كه تحت عنوان چرس ريزي درون حفره هاي تعبيه شده به عنوان زيربناي انواع ديوارها و ستون ها ، و محض استحكام زيربنا مي ريخته اند را « شفته ي آهك » مي ناميدند .

شفته به معني هر آنچيزي است كه به صورت سفت آن را ساخته باشند ، امٌا برخلاف « گل - آهك » چندان تركيب نشده باشد و ورز داده نباشد .

عمر كاربرد شفته در جهان را تا سه هزار سال تقويم كرده اند .

در پي سازي ابتدا خاك حفاري را كنار محل حفر و به موازات آن انباشت مي كردند ، و براي تهيه شفته آهك هردو - سه متر از آن يك به اصطلاح حفره يا تنوره مي ساختند . كلوخه هاي آهك را نيز به نسبت لازم تهيه مي كردند و ترجيخا" كارگري كه از آهك سازي سررشته داشته باشد را به خدمت مي گرفتند . در دهه 1340 در شهر يزد اجرت روزانه ي كارگر ساده بنٌائي ( فعله ) حدود 30 تا 40 ريال بود ؛ امٌا كارگر آهك كار بين يك و نيم تا دوبرابر آن اجرت دريافت مي داشت ؛ و اگر كارگري ساده زير نظر بنٌا به چنين كاري مي پرداخت وي نيز چيزي بنام انعام مي گرفت . مهمترين وسيله آهك سازي يك بشكه و يك چوب بلند بود . كارگر در حالي كه سرو گردن و گاه حتي دست هاي خود را كهنه پيچ كرده بود كه از آب آهك و بخارِ آن آسيبي نبينند كلوخه هارا در بشكه ريخته به نسبت لازم آب به روي آنان مي ريخت تا كلوخه ها به اصطلاح بشكفند و پس از اينكه تقريبا" شكفتند  چوب را درون بشكه دوران مي داد تا هم بقيه آهك بشكفد و هم دوغاب كاملا" مخلوط خاصل شود .

دوغاب را با سطل و به ندرت با دول ( دلو لاستيكي ) به محل تنوره ها منتقل كرده درون هر تنوره مي ريخت و بلافاصله دوغاب را با خاك تا حدودي مخلوط كرده همين كه تقريبا" مخلوط شده مي رفت تا به صورت گل در آيد ( امٌا به صورت شفته بود ) در درون حفره ي تعبيه شده براي پي مي ريخت كه اين عمل را چرس ريزي مي ناميدند . گاهي اشيائي سخت چون قلوه سنك و پاره آجر و امثال آن نيز به شفته اضافه مي كردند تا پي محكم تر باشد .

هرچه خاك محل پي ريزي ، قلوه سنگي ، شني، ريگي و چِلوئي بودآن را براي تركيب با آهك ومستحكم تر شدن زيربنا مناسب تر مي ديدند ، و به استحكام بنا اميد بيشتري مي بستند .

از نظر اقتصادي نيز خاك هائي شني - قلوه سنگي تر آهك كمتري مي طلبيدند و زودتر با آب آهك تركيب مي شدند حال آنكه خاك هاي رسي تر آب و آهك بيشتري مي طلبيدند ، ديرتر در آب آهك تحليل مي رفتند و ظاهرا" استحكامشان نيز كمتر مي شد ؛ مجموعا" شفته اي كه از خاكي قلوه سنگي تر و شني تر ساخته شده بود زودتر منجمد مي شد، و برعكس ، شفته ي خاك رسي تر مدتي طول مي كشيد تا منجمد شود و به همين دليل سعي مي شد كه پي ريزي يا چرس ريزي در هواي گرم صورت گيرد تا شيفته ي ريخته شده زودتر منجمد شود و به توان به بناكردن به روي آن پرداخت .  


دسته ها :
پنج شنبه 1393/6/27

شفته ي آهك

در معماري مردمي يزد كار با آهك يكي از سخت ترين كارها ، و شايد چه از نظر مهارت و چه از نظر فعاليت ، سخت ترين كار بوده است .

آنچه كه تحت عنوان چرس ريزي درون كانال هاي تعبيه شده به عنوان زيربناي انواع ديوارها و ستون ها ، و محض استحكام زيربنا مي ريخته اند را « شفته ي آهك » مي ناميدند .

شفته به معني هر آنچيزي است كه به صورت سفت آن را ساخته باشند ، امٌا برخلاف « گل - آهك » چندان تركيب نشده باشد و ورز داده نباشد .

عمر كاربرد شفته در جهان را تا سه هزار سال تقويم كرده اند .

در پي سازي ابتدا خاك حفاري را كنار محلِ حفر و به موازات آن انباشت مي كردند ، و براي تهيه شفته آهك هردو - سه متر از آن يك به اصطلاح حفره يا تنوره مي ساختند . كلوخه هاي آهك را نيز به نسبت لازم تهيه مي كردند و ترجيحا" كارگري كه از آهك سازي سررشته داشته باشد را به خدمت مي گرفتند . در دهه 1340 در شهر يزد اجرت روزانه ي كارگر ساده بنٌائي ( فعله ) حدود 30 تا 40 ريال بود ؛ امٌا كارگر آهك كار بين يك و نيم تا دوبرابر آن اجرت دريافت مي داشت ؛ و اگر كارگري ساده زير نظر بنٌا به چنين كاري مي پرداخت وي نيز چيزي بنام انعام مي گرفت . مهمترين وسيله آهك سازي يك بشكه و يك چوب بلند بود . كارگر در حالي كه سرو گردن و گاه حتي دست هاي خود را كهنه پيچ كرده بود كه از آب آهك و بخارِ آن آسيبي نبينند كلوخه هارا در بشكه ريخته به نسبت لازم آب به روي آنان مي ريخت تا كلوخه ها به اصطلاح بشكفند و پس از اينكه تقريبا" شكفتند  چوب را درون بشكه دوران مي داد تا هم بقيه آهك بشكفد و هم دوغاب كاملا" مخلوط خاصل شود .

دوغاب را با سطل و به ندرت با دول ( دلو لاستيكي ) به محل تنوره ها منتقل كرده درون هر تنوره مي ريخت و بلافاصله دوغاب را با خاك تا حدودي مخلوط كرده همين كه تقريبا" مخلوط شده مي رفت تا به صورت گل در آيد ( امٌا به صورت شفته بود ) در درون حفره ي تعبيه شده براي پي مي ريخت كه اين عمل را چرس ريزي مي ناميدند . گاهي اشيائي سخت چون قلوه سنك و پاره آجر و امثال آن نيز به شفته اضافه مي كردند تا پي محكم تر باشد .

هرچه خاك محل پي ريزي ، قلوه سنگي ، شني، ريگي و چِلوئي بودآن را براي تركيب با آهك ومستحكم تر شدن زيربنا مناسب تر مي ديدند ، و به استحكام بنا اميد بيشتري مي بستند .

از نظر اقتصادي نيز خاك هائي شني - قلوه سنگي تر آهك كمتري مي طلبيدند و زودتر با آب آهك تركيب مي شدند حال آنكه خاك هاي رسي تر آب و آهك بيشتري مي طلبيدند ، ديرتر در آب آهك تحليل مي رفتند و ظاهرا" استحكامشان نيز كمتر مي شد ؛ مجموعا" شفته اي كه از خاكي قلوه سنگي تر و شني تر ساخته شده بود زودتر منجمد مي شد، و برعكس ، شفته ي خاك رسي تر مدتي طول مي كشيد تا منجمد شود و به همين دليل سعي مي شد كه پي ريزي يا چرس ريزي در هواي گرم صورت گيرد تا شيفته ي ريخته شده زودتر منجمد شود و به توان به بناكردن به روي آن پرداخت .  


كفراژ يا پي ريزي در معماري بومي - مردمي شهر يزد - 1

در معماري بومي - مردمي بسياري از مناطق جهان مرحله ي كفراژ ، يا به مسامحه به زبان بومي تر آن پي ريزي وجود نداشته اشت . در برخي از شهرها و روستاها بر حسب كيفيت سطح زير ساخت و وزني كه آن سطح ميبايست از بناي آتي بر خود تحميل مي كرده است، پي ريزي را صورت مي داده اند . در شهر يزد كه به دليل سوزش حرارت آفتاب تابستان و هوا و باد خشك و سوزان زمستان حتي تقريبا" تمام بازارها مسقف مي شده اند ، سقف هاي بدوا" ضربي ، و بعدا" جناغي و گهواره اي ، در اكثريت قريب به اتفاق موارد از خشت خام و بسيار سنگين بوده اند ، نياز به پي ها ، ستون ها ، و گاه حتي اِسپرهاي مستحكم و بنا بر كيفيت مصالح ساختماني آنها ، كه باز در اكثر قريب به اتفاق موارد از خشت و بسيار سنگين بوده اند ، و به قطري بيش از نيم متر تا يك متر ساخته مي شده اند ، و اينهمه سنگيني طاق بر پي ها وستون ها و گاه اسپر ها و و از آنجا بر سطح زير بنا نياز به قدرت تحمل و استحكامي بسيار زياد داشته است ؛ ناچار به پي ريزيي اساسي بوده اند كه اين پي به ندرت از آجر و ساير مصالح ، و تقريبا" هميشه به صورت « چَرس » بوده است .

چرس ريزي

در فعاليت چرس ريزي ، ابتدا نوع زمين يا به اصطلاح خاك مطرح است ؛ و آنگاه توپوگرافي شهر كه آيا محل ساختمان در بلنداي يك تپه است يا در گودي ؟ ، كه در بلندا به دليل گرچه تقريبا" يكدست بودن خاك ، امٌا سست بودن نسبي زمينِ نسبتا" جديدا" تشكيل شده ، عمق محل هاي پي ريزي را بيشتر تا يك متر و يك متر و نيم ، و تقريبا" هميشه تا آنجا كه كاملا" به زمين سفت برسند (1) ، مي گرفته اند ؛ و در زمين هاي واقع در گودي ؛ مثل محله هاي گودال مصلي يا گودال عباس ، به دليل مخلوط و متنوع بودن نسبي خاك و رسيدن به سفتي ( چِلوو ، و.... ) در عمقي كمتر ، معمولا" كمتر از يك متر  و احتمال آبگرفتگي در مواقع باراني ، از عمق حفاري كاسته بر كيفيت چرس مي افزوده اند .

افزايش كيفيت « چرس » يا مسامحتا" « گل - آهك » ، از اينجا ضرورت مي يافته است كه اوٌلا" چنين زمين هائي بيشتر به بخش مرطوب زمين نزديك بوده اند ؛ ثانيا" احتمال آبگرفتگي چنين محل هائي در فصول باراني كم نبوده است و قاعدتا" ميبايست سيمانگونه در برابر نفوذ آب باران كه در كوچه و ميدان جاري مي شده است قدرت مقاومت داشته باشند.

(1) شايد اصطلاح يزدي « هنوز به زمين سفت نرسيده » در باره كساني كه بي محابا يكٌه تازي و تند روي مي كنند از همينجا و به خصوص به زمين سفت رسيدن مقنٌي ها ناشي شده باشد .  


خاك و گلِ پي

نزد پژوهشگر مردم شناسي - معماري - شهرسازي بومي يزد ، اگر عملا" فقط يك نوع خشتِ خام در معماري اين شهر وجود دارد ، لااقل ده دوازده نوع گِل در اين معماري مشاهده شده است ؛ و به اين ملاحظه قاعدتا" مي بايست به جاي « معماري خشت خام » به « معماري خشت و گل » عنوان شود ،يا حتي همچنان كه در عالم معماري جهاني شهره شده است تحت عنوان معماري گل خام  architecture de terre crue  قرار گيرد ؛ كه خواه نا خواه شامل  معماري خشت خام نيز مي شود .  

در واقع ، صرفنظر از اسطوره ها كه بخشي از مطالعات مردم شناسي را تشكيل مي دهند ، انواع گِل مورد مشاهده ي ما در دهه هاي 1340 و 1350 كم تر از ده - دوازده نوع نبوده اند كه ، با توجه به تاريخ سه هزارساله ي اين نوع از معماري ، اگر اين اسطوره ها را نيز به آنها اضافه كنيم به تعدادي بسيار بيشتر جلوه گر مي شوند .

كافي است كه مطالعه گر معماري شهريزد در مقابل پي هائي كه بار عظيم پيشطاق بسيار بزرگ و وزين مسجد ملٌا اسماعيل را بر دوش مي كشند متفكرانه ، متخصصانه و مححققانه بايستد ، و به اين تعمق بپردازد كه آيا چنين پي هائي با اين وزن عظيم و فوق العاده وزين بر چه اساسي نهاده شده اند كه حدود دويست سال است مستحكم بر جاي مانده اند و دوام آورده اند ؟ .

جغرافياي شهري

اهميٌت قضيه در آنجا است كه تقريبا" تمام پهنه ي سرزمين بستر شهر يزد از خاكي نسبتا" سست تشكيل شده است كه خود به خود نمي توانسته است و نمي تواند چنين ديوارهاي گرانباري را بر خود تحمل كند ؛ و موضوع خاك يا سطح رمين كه به سهم خود در منطقه به منطقه شهر يزد مي تواند تفاوت هائي نيز داشته باشد ؛ جغرافيا ، و قبل از همه شرايط جغرافيائي اين شهر را ، كه بدوا" بر بلندي ها و به اصطلاح تپه - كتل ها بنا شده بوده است  به حق مطرح مي سازد ؛ و جغرافياي شهري را در مطالعات معماري - شهرسازي شهريزد ، اعم از قديمي ترين محله هاي مسكوني كه در شمال مسجد جامع كبير قرار گرفته اند تا محوطه مناره هاي امير چقماق ، و محوطه ي محله امامزاده جعفر اجتناب ناپذير مي كند. 


گِل خَش كردن

در معماري مردمي يزد تجاربي وجود دارد كه چون به موقع خوديادداشت ، مورد بررسي و تائيد قرار نگرفته اند نمي توان به فعاليت هاي ناشي از آنها « علمي » گفت ؛ امٌا در اكثر قريب به اتفاق موارد ، به خصوص در موارد شناخت ، اصلاح و كاربر خاك در بنائي ، كم و بيش با تجارب جهاني برابري مي كند .

انتخاب خاك مورد استفاده در ساختمان سازي و اصلاح آن به منظور كاربر بهتر برعهده ي معماران و بنٌايان مجرب محلي است كه به موقع خود ، و در ارتباط با هر بخش از ساختمان سازي ذكر خواهد شد . امٌا به طور كلٌي اصلاح خاك در وهله ي اوٌل ، و صرفنظر از سرندكردن ( به يزدي : غربال كردن ) و نخاله گيري ، نه اصلاح درتركيب اصولي مواد جامد خاك ، بلكه اصلاح در ميزان آب و گازهاي آن است كه گازها خود غالبا" تابع ميزان آب هستند و فعل و انفعال خاك و آب از اينجا است كه طي دو عمل مكمل صورت مي گيرد :

گِل خَش كردن

خَش كردن يا ورزدادن مخلوط آب و خاك به منظور به قوام آوردن و افزودن بر استحكام و دوام آن پس از كاربرد در ساختمان ، كه ابتدا با لگد كردن به مقدار كافي و شايد ساعت ها شروع مي شده است . معمولا" چنين كاري ساده ، امٌا نسبتا" سخت و مداوم را به كارگري ، يا كارگراني ،  ساده و غير ماهر امٌا قدرتمند ( در يزد ، در دهه هاي 1340 و 1350 ، كارگران غير ماهر بنٌائي كه اكثر قريب به اتفاق آنان از روستاهاي منطقه به منظور كار به شهر مي آمدند را « فعله » مي ناميدند ) مي سپردند كه اين كارگران غير ماهر و به اصطلاح بيسواد و فقط داراي قدرت بدني با ورماليدن پاچه هاي پيژاماي خود به اين كار مي پرداختند و اصطلاح « پاچه ورماليده » از اينجا ناشي شده است .

خواباندن

خواباندن يا گذاشتن گلِ خش شده به مدتي چند ساعته ، و اكثرا" مدتي دو سه روزه به منظور جذب كامل آب ( و عملا" فعل و انفعالات گازي دروني ) و دو باره و گاه چندباره خش كردن آن ؛ تا به طور كامل ورز بيايد .

در حوالي سال 1340 شمسي گفته مي شد كه برخي از اعيان ثروتمند شهر يزد حتي براي كفراژ ، يا به اصطلاح يزدي و به سبك گِلكاري يزدي ، براي چَرس ريزي و به خصوص خشت زني ، و با كيفيتي بهتر براي ملاط گذاري ، از همين گِل استفاده مي كرده اند .؛ امٌا كاربرد اين گِل در كفراژ ، يا زير بنا سازي ، و به اصطلاح خود يزدي ها « پي گذاري » به تنهائي نبوده است ؛ گاه به آن آهك اضافه مي كرده اند ، در مواردي با كاه مخلوط مي كرده اند ، يكي از افزودني ها به آن ريگ و ديگري گچ بوده است كه در اين مقوله اصلاح تركيب خاك ، در بخش مواد جامد آن ، صورتي حقيقي به خود ميگيرد و از پالايش آن كه تقريبا" در هرحال وجود داشته است فراتر رفته و مي رود .  


دوشنبه 1393/6/24

تركيبات خاك شهر يزد


خاك شهر يزد نيز چون خاك هر سزمين ديگري قبل از هر چيز و به طور كلي از مواد معدني و آلي ريز دانه در سه بخش اصلي تشكيل شده است ؛ كه چون در فرايند ساخت و ساز ، دوام تاريخي ، نگهداري ملكي ، حفاظت به عنوان ميراث فرهنگي ، و توسعه و تخول معماري و ساختمان سازي با خشت و گل نقشي اساسي ايفاء مي كنند اشاراتي به آن سه مي نمائيم : مواد جامد - مواد مايع - مواد گازي .

بخش سخت يا جامد اين خاك متشكل است از :

قلوه سنگ هاي كوچكي كه معمولا" اندازه هايشان را به سانتيمتر بيان مي كنند ؛ و چون شهر يزد در فاصله اي بسيار زياد از كوههاي مجاور قرار گرفته و كمتر داراي زمين هائي آبرفتي شامل قلوه سنگ هاي حاصل سيل و نظاير آن است سهم آنان ، به نفع استحكام گل و خشت ، در خاك يزد اندك مينمايد .

شن هائي توسي رنگ به ابعاد 5 تا 20 ميليمتر

ريگ هائي به ابعاد كمتر از يك ميليمتر تا پنج ميليمتر

سيلت هائي به ابعاد دو ميكرو متر تا شش دهم ميليمتر

خاك رس كه كاملا" زردرنگ است ؛ و يزديها به دليل اينكه فاقد باروري در كشاورزي است به آن خاك نر مي كويند و سهم مناسب آن در خشت و گل را سبب استحكام بيش و بيشتر آنها مي شمارند . امٌا متقابلا" اين خاك به اصطلاح « آب طلب » هست ، و به دليل جاي دادن حجمي زياد از آب در خود پس از خشك شدن دچار شكاف هائي عميق مي شود .

اكسيد هاي فلزات كه غالبا" رنگي هستند و اندازه هائي كمتر از دو ميكرومتر دارند .

البته اين شش قلم در عمل به جاي آنكه صورت دانه را داشته باشند به صورت پلاكي جلوه گر شده اند .

بخش مايعي يا مرطوب خاك طبيعتا" حاصل آب دروني يا رطوبت خاك است كه هرچه بيشتر و بادوام تر در خاك بوده باشد آن را زنده تر و قابل استفاده مي كند ؛ و از جمله مشخصات خاكي كه در محل « گِلِ مرده » خوانده مي شود فقدان يا تقريبا" فقدان آب در آن است .

بخش گازي خاك از ازت ، اكشيژن ، گاز كربنيك و ساير گازهاي دروني آن تشكيل مي شود .

از اينجا است كه خاكشناسي ، شناخت تركيبات خاك محلي ، و شناخت خاكي كه مناسب ساختِ گِل ، گِلكاري ، خشت زني ، و... باشد اهميت مي يابد ؛ و اين شناخت ، گرچه به صورتي ناقص ، امٌا به هرحال در معماري مردمي و سنٌتي شهر يزد وجود داشته است كه به آن اشاره خواهيم داشت .    


دسته ها : تركيبات خاك
دوشنبه 1393/6/24
X